سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چند نکته در باب فیلم" شاهزاده ی ایرانی: ماسه های زمان". خلاصه ی داستان را اینجا بخوانید.

شاهزاده پارسی 

1- اکثر لوکیشن های فیلم در صحرا و میان بیابان های پوشیده از شن است. و با اینکه در ابتدای فیلم به این نکته اشاره میشود که ایران امپراتوری پهناوری بوده، اما فضایی غیر از این نمیبینیم. چنانکه الموت که از لحاظ جغرافیایی در شمال ایران (شمال شهر قزوین) قرار گرفته، در این فیلم در میان صحرا نشان داده میشود و حتی در نماهایی که  بر سبزی و زیبایی شهر تاکید دارند هم باز چیزی بیشتر از پوشش گیاهی مشابه کشورهای عربی دیده نمیشود.

2- جدا از زبان انگلیسی بازیگران که اقتضای فیلم هالیوودیست و جدا از لهجه ی بریتیش قهرمان ها - که ظاهرا حساسیت هایی رو هم (البته در میان غیر ایرانیان) برانگیخته، آنچه از دهان سیاه لشکر ها گاه به گاه شنیده میشود به زبان عربیست!

3- پوشش اغلب بازیگران به ویژه جنگجوها شبیه پوشش اعراب قدیم است.

4-معماری خانه هایی که در فیلم میبینیم (به غیر از قصر و قلعه که آن ها هم الهام گرفته از معماری هندیست منبع) شباهت بسیاری به خانه های سنتی عربی دارد که هنوز هم در کشورهای عربی دیده میشود.

5- حرکات اکروباتیک قهرمان فیلم به شدت آدم را به یاد کارتون " علی بابا و چهل دزد بغداد" می اندازد! این فقط نظر من نیست!+

6- سیاسی ترین نکته ی فیلم شاید همان بهانه ی نظام برای حمله به الموت باشد! (نظام ، وزیر و برادر امپراتور ایران، برای ترغیب ولیعهد به او اطمینان میدهد که جاسوسانش از وجود کوره های آهنگری مخصوص ساخت سلاح در الموت خبر داده اند که الموتیان آن ها را به دشمنان ایران میفروشند! و تهمینه شاهدخت الموت، منکر وجود هرنوع کوره ای میشود!!!) به نظر شما این بهانه، شبیه دلیل آمریکا برای حمله به عراق نیست؟؟

7- با این حساب کل اشارات ایرانی فیلم خلاصه میشود در اسم دستان و تهمینه و گرسیو و...،یک نمای خیلی کوتاه از دستان در حال نوشتن نامه ای به زبانی شبیه فارسی دری و نیز ماسکی که بر صورت پادشاه به هنگام تشییع جنازه اش دیده میشود و کاملا به این مجسمه ی کوروش شباهت دارد.

8- با این حال خدا رو صد هزار مرتبه شکر که چهره ای که از امپراتور ایران و فرزندانش در این فیلم میبینیم مثل ???! چهره ی چند وحشیِ زبان نفهم نیست. شارامان پادشاه عادلیست و در عملی خیرخواهانه یتیمی را به قصر می اورد و او را مثل فرزندان خود بزرگ میکند. برادران نیز نسبت به هم مهربانند و در اوج خیرخواهی در پایان فیلم دستان را شاه بعدی ایران می خوانند!!

9- البته صحنه های مشکوکی هم در فیلم وجود دارد مثل صحنه ی مربوط به جنگجویان"حشاشین" که  Hassansins نظام از آن ها برای کشتن دستان و به دست آوردن خنجر بهره میگیرد. این گروه که شخصیتی منفی در فیلم دارند در نمایی در حال اجرای رقص صوفیان دیده میشوند و یا حضور فرد حریصی به اسم شیخ عمار که در نمایی به خالق هستی اشاره میکند.

10-  با این توصیفات، نباید تعجب کرد که چرا آدم های مدرن و پست مدرن امروزی هنوز هم ایران را صحرایی پر از شتر تصور میکنند و یا آن را با عراق اشتباه میگیرند و یا چرا مخاطبان فیلم سازندگان آن را به نژاد پرستی متهم میکنندکه چرا برای قهرمان ایرانی فیلم، فردی سیاهپوست انتخاب نکرده اند!!! "شاهزاده ی پارسی" نمونه ی کوچک و تقریبا بی ضرری! از تمام فیلم ها و بازی هاییست که خارج از ایران، درباره ی ایران ساخته میشوند آن هم وقتی ما همه خوابیم!


+  سه شنبه 89/4/8  8:14 عصر  امضا:    |  نظر